مثل یک مامور چشمم جانب دست تو است
رشوتی آورده ای گویا که سر مست تو است.
برق چشمت را به کیلوات سنجیدن خطاست
حرکت ماشین قلبم نیز پیوست تو است
نیستم بی شارج اینجا در فضای زندگی
از انرژی لبت این جان و تن هست تو است
من که رمز خوش بختی را چنین گم کرده ام
پیش تر آ نازنین آن رمز در شصت تو است
مثل یک رایانه ویروسیست بی تو روح من
گر نجاتی هست جانا کار آوست تو است
درباره این سایت